احسان جان احسان جان، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
پریسای خوبمپریسای خوبم، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

قاصدکهای خوشبختی

مهمانی 2روزه احسان

احسان بعداز کلی خواهش وتمنا به بابایی بلاخره بابا رو راضی کرد که بره خونه خاله مهناز پیش پسرخالش محمدسعید؛بلاخره رفت وحسابی بهش خوش گذشته بود؛روزی 4بار باهم تلفنی حرف میزدیم وبا وات ساپ واسه هم صدا میفرستادیم.قربونش چقدر جاش تو خونه خالی بود پرسا صبح بیدار میشد میگفت مامایی دادا؟؟؟بهش میگفتم هنوز نیومده خونه خالس ؛پاهاشو میکوبید زمین میگفت دادام دادام.شبش که رفتیم از مهمانی بیاریمش انگار بزرگتر شده بود ماشالا؛بهش گفتم چطور بود خوش گذشت؟گفت خیلی زیاد خاله خیلی مواظبم بود ؛خاله حالا من برم تو از دوریم خوابت میبره ...
17 خرداد 1393

قاصدکام بازم شرمنده

باز بعداز مدتی اومدم پای  وبلاگ موشتن درحالی که یه دکمه از کیبورد رو احسان میزنه ویکی پریسا از بیکاری چسبیدن به من هر جا میرم دنبالمن وااااااااااااااااااااااااااااای؛دیگه دارم قاطی میکنم............... احسان حسابی بیکاره ؛چون دیگه 2 ترمی هست که زبانکده نمیره اصرار داشت خسته شده وماهم بهش سخت نگرفتیم.حالا فقط خودش  برای خودش سرگرمی درست میکنه. یا با اسباب بازیاش مشغوله ویا با سر به سر خواهرش گذاشتن واقعا دارم کلافه میشم ............. پرسا هم همش میگه بیا بشین پیشم ویا اینکه بغلم کن.البته هر دوشون حق دارن اینقدر هواهم گرمه که جرات بیرون رفتن نداریم,تو خونه پای تلوزیون ویا بازم مهمانی واز خونه به خونه رفتن. ...
10 خرداد 1393
1